بنیتا جونمبنیتا جونم، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

بنیتا عسل خاله

آبان 1393

سلام قشنگ خاله   ببخشید که اینقدر دیر اومدم و واست پست میذارم.اخه خاله چند روزی حالش خوب نبود و نتونست که بیاد و مرسی از دوستای خوبمون که یادمون بودن و جویای حالمون شدن اول از همه با یه عالمه تاخیر   ماهگیت رو تبریک میگم عزیز دلم.این ماه ماهگردت شب تاسوعا بود و دیگه نشد که مامانت واست کیک بگیره و خاله هم که نتونست واست پست بذاره..ایشا.. 160 ساله بشی عسلم روز تاسوعا پیش ما بودین اما خاله نمیتونست زیاد باهات بازی کنه و تو هی میومدی دستمو میگرفتی که پاشم باهات بیام ولی من حال نداشتم از جام بلند شم تو هم دیگه با مامانی و بقیه مشغول میشدی..ظهر عاشورا با مامانت و بابات رفتین بیرون و دسته های عزاداری ر...
28 آبان 1393

روزمرگی های فسقلی

فسقلی خاله این روزا خیلی بلا شدی اصلا یه جا نمیشینی و همش دلت میخواد بازی و شیطونی کنی و راه بری.البته راه که نه بیشتر میدوی تو خونه و ما هم همش با استرس میگیم اروم..یواش.. اهسته.. تا تو برسی به مقصدت و خیالمون راحت شه.عاشق دالی بازی هستی و میری پشت دیوار اتاقم وامیستی تا من سرمو از تو اتاق بیارم بیرون و بگم دالیییییی و تو کلی ذوق میکنی..همچنان وسایل داخل کشوی میزم واست جذابیت داره و ما هم که دیدیم دست بردار نیستی وسایل خطرناک رو از توش برداشتیم و چسبهاشو کندیم تا شما بتونی مشغول بشی باهاشون..جدیدا بازی با حلقه هارو هم خیلی دوست داری قبلا که کوچولوتر بودی فقط حلقه هارو میگرفتی دستت و نگاهشون میکردی ولی الان بازی باهاشون رو یاد گرفتی و همه ی...
5 آبان 1393
1